«یا مجیب»

ای اجابت‌کننده‌ی دعاها!

ای پاسخ‌گوی نیازها!

ای آشنا و غم‌خوار اشک‌ها!

ای مشفق و یاری‌رسان مشکل‌ها!

ای خالق انسان و جهان

ای مجیب خواسته‌ی شرمندگان

ای آفریدگار مهربان

ای جوابگو بخواهش‌های انسان

بنگر که چه نداهایی به سویت گشته روان

و از دولت عدل و عنایت می‌خواهم درمان

بنگر به نیازهایمان قد کشیده تا آسمان

تا برسیم به ره یافتگان آن جهان

تو ای جوینده‌ی احوال کجایی؟

نوای صاحب پندار و خیال کجایی؟

که پاسخ‌دهی به هر ناله و آهی 

که دل جویی کنی ز ما گاهی

و نشان دهی به ما آن راهی

که خود برای‌مان خواهی

ما بندگان مخلص تواییم و تنها تو را می‌خوانیم

و جملگی در شعاع و حلقه‌ی عشق تو نشسته‌ایم

 و بر عهدی که در راه ایمان و اعتقاد به تو بسته‌ایم

پایدار و استوار می‌مانیم، و از فراز و نشیب‌هایش نمی‌هراسیم

و تا زمانی که زنده‌ایم سر و جان را در گرو ایمان می‌دهیم.

و همچون شمع، وجودمان را ذره ذره در راهت آب می‌کنیم

تا صادقانه بگوییم در هوایت هستیم و برای رضایت گام برمی‌داریم

و جز تو را نمی‌پرستیم 

ای پاسخ‌گو و ای مجیب!

ما را یاد کن! چون یادت کنیم

ما را صدا کن! چون صدایت کنیم.